کلاس های خصوصی آمادگی آزمون ها ی IELTS ، TOEFL ، GRE و زبان تجاری

کلاس های خصوصی آمادگی آزمون ها ی IELTS ، TOEFL ، GRE و زبان تجاری

تدریس خصوصی تکنیک های آزمون آیلتس IELTS ، تافلTOEFL ، جی آر ای GRE و آموزش مکالمات تجاری و مکاتبات بازرگانی به زبان انگلیسی
کلاس های خصوصی آمادگی آزمون ها ی IELTS ، TOEFL ، GRE و زبان تجاری

کلاس های خصوصی آمادگی آزمون ها ی IELTS ، TOEFL ، GRE و زبان تجاری

تدریس خصوصی تکنیک های آزمون آیلتس IELTS ، تافلTOEFL ، جی آر ای GRE و آموزش مکالمات تجاری و مکاتبات بازرگانی به زبان انگلیسی

سلام رساندن در زبان انگلیسی



سلام رساندن

سلام مرا به پدرت برسان. (دوستانه)
Say hello to your dad for me.

سلام مرا به مادرت برسان. (دوستانه)
Remember me to your mom.

سلام مرا به شوهرتان برسانید. (رسمی)
Give my best regards to your husband.


Example:
1. A: Say hello to your brother for me.
B: Ok, I will.

2. A: Give my best regards to your husband.
B: I certainly will.


نمونه نامه تسلیت انگلیسی ((Condolences))


نمونه نامه: 
تسلیت ((Condolences))
------------------------------

Dear Walter

I was most regretfully informed of your beloved father’s ill-timed death. I would like to express my sincere condolence to
you and your respectable family. Although I’m not in the vicinity of you in these conditions, I share your sorrow from afar

Best wishes 
Signature 
Albert
--------------------------
والتر عزیز

با نهایت تاسف از درگذشت نابهنگام پدر گرامی ات مطلع شدم. مایلم همدردی قلبی ام را نسبت به تو و خانواده ی محترمت ابراز دارم. در این شرایط، گرچه در کنارت نیستم، از دور در اندوهت شریکم.

با بهترین آرزوها
امضا
آلبرت
---------------------------------
لغات:
با نهایت تاسف: Most regretfully

گرامی، محبوب: Beloved

نابهنگام، بی موقع: ill-timed

صمیمانه، بی ریا، قلبی: Sincere

تسلیت،ابراز تاسف و همدردی: Condolence

محترم: Respectable

درکنارِ، در جوارِ: In the vicinity of

از دور: From afar

Sympathy- ابراز همدردی

- Sympathy- همدردی
--------------------------------
--------------------------------
Offering Sympathy
همدردی کردن :

*That’s too bad.
خیلی بد شد.

*That’s a shame.
خیلی بد شد.

*What a pity! 
چه حیف!

*I’m sorry to hear that.
از اینکه اینو می شنوم متاسفم

*I sympathize with you.
با شما همدردی می کنم.

*I know how you feel.
من احساس شما را می فهمم.

---------------------------------------
Accepting Sympathy
پذیرش همدردی:

*Thank you.
.متشکرم

*That’s very kind of you.
این منتهای لطف شماست.

*It is a pity, isn’t it?
حیف شد، مگه نه؟

*Oh, well, such is life.
آه، خوب، زندگی همینه.

----------------------------------------
Rejecting Sympathy
رد کردن همدردی:

*Don’t feel sorry for me.
برای من متاسف نباش.

*Don’t give me your sympathy.
به من ترحم نکن.

*Oh, leave me alone.
آه، تنهام بگذار.

*I don’t need your sympathy.
من نیازی به همدردی شما ندارم.
-------------------------------------------

Unwillingness to Continue - عدم تمایل برای ادامه دادن


Unwillingness to Continue 

عدم تمایل برای ادامه دادن
--------------------

I give up.
من بُریدم.
The hell with it.
به جهنم.
This is a waste of time.
این کار وقت تلف کردنه.
It’s hopeless.
این ناامید کننده است.
There’s no more I can do.
دیگه کاری از دستم بر نمیاد.
What’s the use of it.
فایده اش چیه؟
I’m fed up with your excuses.
من از بهانه های تو خسته شدم.
I’ve had enough of this place.
من حالم از اینجا به هم میخوره.